تاریخ تکرار روز شنبه

 0    10 フィッシュ    khosrowkarimi7
印刷 遊びます 自分をチェック
 
質問 فارسی 答え فارسی
مقطع
学び始める
1. بخش 2. فصل 3. دوره 4. مرحله 5. قسمت 6. نقطه (در برخی مواقع، مانند مقطع زمانی) 7. پایان‌نامه (در موارد خاص علمی و تحصیلی) 8. تحول (در معانی خاص)
• مقطع تحصیلی → دوره تحصیلی • مقطع زمانی خاص → دوره زمانی خاص • مقطع از زندگی → بخش از زندگی • مقطع از یک پروژه → مرحله‌ای از یک پروژه
توفیقات
学び始める
1. موفقیت‌ها 2. دستاوردها 3. پیروزی‌ها 4. کامیابی‌ها 5. فتح‌ها (در برخی مواقع معنای نظامی و پیروزی‌های بزرگ) 6. برکات (در معنای معنوی و الهی) 7. سعادت‌ها (به ویژه در زمینه‌های دینی و اخلاقی)
→ موفقیت‌های او در زندگی حاصل تلاش و کوشش‌هایش بود. • توفیقات معنوی از طرف خداوند به او عطا شد → کامیابی‌های معنوی از طرف خداوند به او بخشیده شد
اوضاع
学び始める
وضعیت‌ها 2. شرایط 3. حال و هوا 4. موقعیت‌ها 5. حال (در برخی مواقع، به ویژه برای وضعیت‌های احساسی) 6. حالات 7. وضع (گاهی در معنای خاص یا رسمی‌تر)
اوضاع سیاسی کشور نگران‌کننده است → شرایط سیاسی کشور نگران‌کننده است
مسائل
学び始める
1. موضوعات 2. مشکلات 3. پرسش‌ها (در زمینه‌های علمی یا تحقیقی) 4. چالش‌ها 5. معضلات (در موارد اجتماعی یا پیچیده) 6. امور 7. موارد 8. دغدغه‌ها (در موارد ذهنی یا فکری)
موضوعات اقتصادی کشور یا مشکلات اقتصادی کشور • مسائل اجتماعی → چالش‌های اجتماعی یا مشکلات اجتماعی • مسائل ریاضی → پرسش‌های ریاضی یا تمرین‌های ریاضی
حضور
学び始める
بودن 2. آمدن 3. شرکت 4. وجود (در جایی) 5. ظاهر شدن 6. پیدا شدن (در جایی) 7. شکفتن (در متون ادبی)
رزمندگان
学び始める
1. جنگجویان 2. نبردکنندگان 3. سربازان (در برخی موارد) 4. مجاهدان (در متن‌های مذهبی یا انقلابی) 5. دلیران / دلاوران (در ادبیات) 6. مدافعان (اگر نقش دفاعی داشته باشند)
باطل
学び始める
1. نادرست 2. بی‌ارزش 3. بی‌اثر 4. بیهوده 5. لغو 6. پوچ 7. منقضی (در اسناد و اعتبارها) 8. فسخ‌شده / از بین‌رفته (در حقوق و قانون
گرایش
学び始める
1. تمایل 2. علاقه 3. میل 4. جهت‌گیری 5. رغبت 6. توجه 7. روند (در برخی موارد، مانند روند فکری یا اجتماعی)
صنایع
学び始める
1. حرفه‌ها 2. کارها (در بعضی موارد به‌ویژه در زمینه‌های فنی و تولیدی) 3. فنون (در زمینه‌های خاص مثل صنایع دستی) 4. تولیدات 5. هنرها (در برخی مواقع، به‌ویژه در صنایع دستی و هنری
عامل
学び始める
1. دلیل 2. سبب 3. مؤثر 4. فاکتور (در زمینه‌های علمی و تجزیه و تحلیل) 5. محرک 6. کنشگر (در برخی متون فنی یا فلسفی) 7. سبب‌ساز 8. مؤثر در وقوع
فقر یکی از عوامل اصلی بیماری است → فقر یکی از دلایل اصلی بیماری است
عامل موفقیت او تلاش زیاد بود → دلیل / سبب موفقیت او تلاش زیاد بود

コメントを投稿するにはログインする必要があります。